به بن بست رسید
کوچه از جغرافیای شهر
یک خیابان
از ابتدای همین کوچه
به انتهای جاده فکر می کند
پیاده ها را می شمارد
و سواره ها را
از خاطرش عبور می دهد
دیگر چه فرقی می کند
قدم های بزرگ یا کوچک
هیچ ردپایی
در پیاده رو جا نمی ماند
« نسرین موحدیان »
« مجمومه شعر عابران سنگدل »
سلام هم استانی گل واقعاً لذت بردم عالی بود...شما هم وقت داشی یک سر بهم بزن خوشحال میشم نظر یادت نره...
سلام خانوم موحدیان بعد مدتها خلاصه وبلاگتونو پیدا کردم اومدم شعراتونو دوباره خوندم..ولینکتون کردم..راستی مدتهاست انجمن تشریف نمیارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوشحالم که هنوز رد پای سکوت رو توی دیار یار می بینم
خوشحالم که امروز میون این همه خستگی، دم می زنم از هوای سکوت آلوده چله نشینای دل بستگی و به فرموده حافظ، خوش می نشینم
وزن و قافیه اش رو بر من ببخشید، فی البداهه است
ilav
سلام : پیشاپیش سال نو مبارک..به روز شدم با سه رباعی و منتظر حضور گرمتان
با شعری تازه منتظرت هستم رفیق.
نگاهم کن.
سلام وعرض اردت...
.
سلام
به روزم
سلام
کارای زیبایی داری
افرین
به من هم سر بزنی خوشحالم میکنی[گل]
سلام
به روزم
.
سلام
به روزم
.
سلام
با غزلی چاپ نشده به روزم
.
عالیییییییییییییی بود